Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . افزایش دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to augment
/ɔːɡˈment/
فعل گذرا
[گذشته: augmented]
[گذشته: augmented]
[گذشته کامل: augmented]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
افزایش دادن
افزودن، زیاد کردن، بزرگ کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
افزایش دادن
افزودن
مزید کردن
گسترش دادن
مترادف و متضاد
enlarge
increase
1.He wrote magazine articles in order to augment his income.
1. او برای مجلات مقاله مینوشت تا درآمدش را افزایش دهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
augite
aught
auger
audrey
auditory nerve
augmentation
augur
augury
august
auk
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان