[اسم]

battery farm

/ˈbætəri fɑrm/
قابل شمارش

1 مرغداری

  • 1.Criticisms of battery farming have been rehearsed often enough.
    1. انتقادهایی از داشتن مرغداری اغلب به اندازه کافی به گوش می رسد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان