Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تحمل کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to bear with
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تحمل کردن
شکیبایی به خرج دادن، صبر کردن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
bear up
bear paw
bear out
bear on
bear off
bearable
bearcat
beard
beard the lion in den
bearded
کلمات نزدیک
bear up
bear out
bear market
bear in mind
bear a striking resemblance to
bearable
beard
beard the lion in his den
bearded
bearer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان