Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پوشانیدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to belie
/bɪˈlaɪ/
فعل گذرا
[گذشته: belied]
[گذشته: belied]
[گذشته کامل: belied]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پوشانیدن
بد وانمود کردن، عوضی جلوه دادن
مترادف و متضاد
contradict
misrepresent
reveal
1.The boxer's childlike face belies the ferocity with which he can attack opponents in the ring.
1. چهره کودکانه بوکسور (مشت زن)، درنده خویی او که با آن می تواند به حریفان در رینگ [گود] حمله کند را می پوشاند.
2.the expression in his eyes belied his easy manner.
2. حالت چشمان او رفتار ملایمش را عوضی جلوه می داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
belgium
belgian franc
belgian
belfry
beleaguered
belief
believable
believe
believe in
believe in superstitions
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان