[صفت]

believable

/bɪˈliːvəbl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more believable] [حالت عالی: most believable]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 باورپذیر باورکردنی، قابل باور

معادل ها در دیکشنری فارسی: پذیرفتنی
مترادف و متضاد plausible unbelievable
  • 1.a play with believable characters
    1. یک نمایش با شخصیت های باورپذیر
  • 2.Her explanation certainly sounded believable.
    2. توضیحات او واقعا باورپذیر به نظر می رسید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان