Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . باور
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
belief
/bɪˈliːf/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
باور
اعتقاد، عقیده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آیین
اعتقاد
اعتماد
ایمان
باور
یقین
عقیده
1.She took this medicine in the mistaken belief that it would cure her.
1. او این دارو را با این باور اشتباه که او را درمان خواهد کرد، خورد.
2.What is your belief system?
2. سیستم اعتقادی شما چیست؟
a popular belief
یک باور عمومی
philosophical beliefs
باورهای فلسفی
تصاویر
کلمات نزدیک
belie
belgium
belgian franc
belgian
belfry
believable
believe
believe in
believe in superstitions
believe it or not
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان