Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به غیر از
2 . به علاوه
3 . گذشته از این
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[حرف اضافه]
besides
/bɪˈsaɪdz/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به غیر از
مترادف و متضاد
apart from
in addition to
other than
1.Besides your mother, who else is dead in your family?
1. به غیر از مادرت، کس دیگری هم در خانواده شما فوت کردهاست؟
2.We have lots of things in common besides music.
2. ما به غیر از موسیقی خیلی چیزهای مشترک داریم.
2
به علاوه
علاوه بر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
به اضافه
بعلاوه
وانگهی
مترادف و متضاد
as well as
in addition to
1.Besides looking after the children, she runs a successful business.
1. به علاوه نگهداری از بچهها، او کاری موفق را نیز اداره میکند.
2.Besides working as a doctor, he also writes novels in his spare time.
2. علاوه بر کار کردن بهعنوان دکتر، او در اوقات فراغتش رمان هم مینویسد.
[قید]
besides
/bɪˈsaɪdz/
غیرقابل مقایسه
3
گذشته از این
تازه، به هر حال
مترادف و متضاد
anyhow
anyway
furthermore
moreover
1.I don't really want to go. Besides, it's too late now.
1. من واقعاً دوست ندارم بروم. تازه، الان خیلی دیر است.
2.She won't mind your being late - besides, it's hardly your fault.
2. دیر کردن تو برای او مهم نیست؛ گذشته از این، تقصیر تو نیست.
تصاویر
کلمات نزدیک
beside
beset
beseech
beryllium
beryl
besiege
besieged
besmear
besmirch
besom
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان