Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سوزان
2 . آتشین
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
blazing
/ˈbleɪzɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more blazing]
[حالت عالی: most blazing]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سوزان
مشتعل، داغ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سوزان
شعلهور
آتشین
a blazing August afternoon
یک بعدازظهر داغ [بسیار گرم] در ماه اوت
2
آتشین
شدید، غضبناک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آتشین
1.She had a blazing row with Eddie and stormed out of the house.
1. او دعوایی شدید با "ادی" کرد و بعد با عصبانیت از خانه خارج شد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
blazer
blaze a trail
blaze
blattella germanica
blatta orientalis
blazon
blazonry
bleach
bleach liquor
bleaching agent
کلمات نزدیک
blazer
blaze up
blaze away
blaze
blather
blazon
bleach
bleached
bleacher
bleachers
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان