[عبارت]

blow one's lines

/bloʊ wʌnz laɪnz/

1 دیالوگ‌های خود را اشتباه گفتن (سینما و تئاتر)

informal
مترادف و متضاد flub one's lines
  • 1.He kept blowing his lines tonight.
    1. او امشب، مدام دیالوگ‌های خود را اشتباه می‌گفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان