Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . برابر شدن دخل و خرج
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
break even
/breɪk ˈivɪn/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
برابر شدن دخل و خرج
سر به سر شدن دخل و خرج
1.Our company was able to break even after only six months of operation.
1. شرکت ما توانست بعد از تنها شش ماه کار کردن دخل و خرج را سر به سر کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
break down
break a record
break a promise
break a habit
break a bone
break in
break into
break of dawn
break off
break one's heart
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان