[صفت]

brownish

/ˈbraʊnɪʃ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more brownish] [حالت عالی: most brownish]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مایل به قهوه‌ای نسبتا قهوه‌ای

  • 1.She has brownish-green eyes.
    1. او چشم‌های مایل به قهوه‌ای-سبز دارد.
  • 2.You can't see in this light, but my new coat is a sort of brownish color.
    2. تو این نور نمی‌توانی ببینی، اما پالتوی جدید من یک جور رنگ مایل به قهوه‌ای دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان