Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . در اینترنت گشت زدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
browsing the internet
/ˈbraʊzɪŋ ði ˈɪntərˌnɛt/
1
در اینترنت گشت زدن
1.Are you browsing the internet and having dinner at the same time? It's not a good habit.
1. آیا داری همزمان در اینترنت گشت میزنی و شام میخوری؟ این عادت خوبی نیست.
تصاویر
کلمات نزدیک
browser
browse
brownish tinge
brownish
browning
brrr
bruce
bruin
bruise
bruised
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان