Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مرور کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to brush up
/brʌʃ ʌp/
فعل گذرا
[گذشته: brushed up]
[گذشته: brushed up]
[گذشته کامل: brushed up]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
مرور کردن
دوره کردن، دوباره خواندن
1.I thought I'd brush up on my French before going to Paris.
1. من فکر کردم قبل از رفتن به پاریس زبان فرانسویام را مرور کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
brush off
brush down
brush aside
brush
bruschetta
brushing
brussels biscuit
brussels sprout
brussels sprouts
brutal
کلمات نزدیک
brush off
brush
bruschetta
brunt
brunette
brushback
brushed
brushwood
brushwork
brusque
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان