[اسم]

Buddhism

/ˈbʊdɪzəm/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آیین بودایی بودیسم

معادل ها در دیکشنری فارسی: بودائیت
  • 1.I strongly believe in Buddhism and its teachings.
    1. من شدیداً به آیین بودایی و تعلیمات آن اعتقاد دارم.
  • 2.She became interested in Buddhism.
    2. او به بودیسم علاقه‌مند شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان