Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رفیق
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
buddy
/ˈbʌdi/
قابل شمارش
[جمع: buddies]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رفیق
دوست
مترادف و متضاد
bud
friend
1.an old college buddy of mine
1. یک رفیق قدیمی دانشگاهی من
2.We were good buddies.
2. ما رفقای خوبی بودیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
budding
buddhist
buddhism
buddha
budapest
buddy movie
budge
budgerigar
budget
budget squeeze
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان