[فعل]

to budge

/bʌʤ/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: budged] [گذشته: budged] [گذشته کامل: budged]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تکان (جزئی) دادن تکان (جزئی) خوردن

مترادف و متضاد move
  • 1.I tried to move the rock but it wouldn’t budge.
    1. من سعی کردم سنگ را حرکت دهم اما آن تکان نمی خورد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان