Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تکان (جزئی) دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to budge
/bʌʤ/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: budged]
[گذشته: budged]
[گذشته کامل: budged]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تکان (جزئی) دادن
تکان (جزئی) خوردن
مترادف و متضاد
move
1.I tried to move the rock but it wouldn’t budge.
1. من سعی کردم سنگ را حرکت دهم اما آن تکان نمی خورد.
تصاویر
کلمات نزدیک
buddy movie
buddy
budding
buddhist
buddhism
budgerigar
budget
budget squeeze
budget travel
budgetary
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان