[اسم]

bundle

/ˈbʌndəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دسته بقچه، بنچه

معادل ها در دیکشنری فارسی: بقچه
a bundle of old newspapers
دسته‌ای از روزنامه‌های قدیمی

2 بسته (نرم‌افزاری) پکیج نرم‌افزاری

[فعل]

to bundle

/ˈbʌndəl/
فعل گذرا
[گذشته: bundled] [گذشته: bundled] [گذشته کامل: bundled]

3 نصب کردن (بسته نرم‌افزاری)

  • 1.A further nine applications are bundled with the system.
    1. نه نرم‌افزار کاربردی اضافه روی سیستم نصب خواهد شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان