Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تند تند و باعجله از یک جا به جای دیگر رفتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to buzz about
/bʌz əˈbaʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: buzzed about]
[گذشته: buzzed about]
[گذشته کامل: buzzed about]
صرف فعل
1
تند تند و باعجله از یک جا به جای دیگر رفتن
1.I've been buzzing about town all day sorting out my trip.
1. من تمام روز داشتم در شهر با عجله از این جا به آنجا میرفتم و کارهای سفرم را راست و ریس میکردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
buzz
buyout
buyer’s market
buyer
buy up
buzz cut
buzz off
buzzard
buzzer
buzzing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان