Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فراخواندن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to call on
/kɔl ɑn/
فعل گذرا
[گذشته: called on]
[گذشته: called on]
[گذشته کامل: called on]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
فراخواندن
دعوت کردن
1.He called on the rebels to stop fighting.
1. او شورشگران را به دست کشیدن از مبارزه فراخواند.
تصاویر
کلمات نزدیک
call off
call me before you go.
call letters
call in sick
call in
call out
call sign
call someone names
call the emergency
call up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان