[اسم]

campsite

/ˈkæmp.sɑɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 محوطه اردوگاه مکان اردوگاه

معادل ها در دیکشنری فارسی: اردوگاه محوطه اردوگاه
مترادف و متضاد campground camping site
  • 1.The campsite was near the beach.
    1. محوطه اردوگاه نزدیک ساحل بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان