Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . محوطه اردوگاه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
campsite
/ˈkæmp.sɑɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
محوطه اردوگاه
مکان اردوگاه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اردوگاه
محوطه اردوگاه
مترادف و متضاد
campground
camping site
1.The campsite was near the beach.
1. محوطه اردوگاه نزدیک ساحل بود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
camping stove
camping site
camping ground
camping bus
camping area
campus
can
can of worms
can opener
can take to the bank
کلمات نزدیک
camping
camphoric
camphor
campground
campfire
campus
camshaft
can
can he do a puzzle?
can i have my library card, please?
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان