Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کاست (جامعهشناسی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
caste
/kæst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کاست (جامعهشناسی)
طبقه، طبقات مختلف مردم هند
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کاست
مترادف و متضاد
social class
status
1.members of the lower castes
1. اعضای طبقات پایین تر
2.the thousands of castes that make up Indian society.
2. هزاران طبقاتی که جامعه هندی را می سازند.
توضیحاتی درباره واژه caste
به هر یک از طبقات اجتماعی هندوها که ارثی بوده و بر مبنای مراسمات و آیین ها از هم تفکیک می شدند، caste گفته می شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
castaway
castanets
cast out
cast one's pearls before swine
cast off
castellated
caster sugar
castigate
castigation
castillo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان