Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سلول (زندان)
2 . سلول (زیستشناسی)
3 . تلفن همراه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
cell
/sel/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سلول (زندان)
بازداشتگاه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حجره
سلول
1.The jail cell was very small.
1. سلول زندان بسیار کوچک بود.
2
سلول (زیستشناسی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
یاخته
سلول
blood cells
سلولهای خونی
brain cells
سلولهای مغز
3
تلفن همراه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
موبایل
مترادف و متضاد
cell phone
1.Call me on my cell.
1. با تلفن همراهم تماس بگیر.
تصاویر
کلمات نزدیک
celina
celibate
celibacy
celia
celestial object
cell phone
cellar
cellist
cellmate
cello
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان