Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جزغاله کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to char
/tʃɑːr/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: charred]
[گذشته: charred]
[گذشته کامل: charred]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
جزغاله کردن
سوزاندن
1.While Frank went inside to get the mustard, he accidentally charred the hot dogs.
1. وقتی "فرنک" داخل رفت تا خردل بیاورد، تصادفا هات داگها را جزغاله کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
chaps
chapeau
chapati
chaparral cock
chap
charabanc
character
characterize
charades
charboil
کلمات نزدیک
chapter house
chapter
chaps
chappy
chapped
character
character actor
characteristic
characteristically
characterization
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان