Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شخصیت پردازی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
characterization
/ˌkærəktərəˈzeɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شخصیت پردازی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شخصیتپردازی
مترادف و متضاد
portrayal
1.a work of brilliance and masterly characterization
1. یک اثر هنرمندانه با شخصیت پردازی استادانه
2.The film is worth seeing for its fine characterizations.
2. فیلم به خاطر شخصیت پردازی عالی ارزش دیدن دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
characteristically
characteristic
character actor
character
char
characterize
characterless
charade
charades
charcoal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان