Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نخود
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
chickpea
/ˈtʃɪkpiː/
قابل شمارش
1
نخود
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نخود
مترادف و متضاد
garbanzo
1.Add chickpeas, green beans and olives.
1. نخود، لوبیا سبز و زیتون را اضافه کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
chickenshit
chickenpox
chicken stir-fry
chicken pox
chicken out
chicory
chide
chief
chief claim to fame
chief constable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان