Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کایروپراکتور (درمانگر با دست)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
chiropractor
/ˈkaɪrəˌpræktər/
قابل شمارش
[جمع: chiropractors]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کایروپراکتور (درمانگر با دست)
specialized
1.Mrs. Lehrer confirmed that a chiropractor had been treating her.
1. "خانم لرر" تایید کرد که یک کایروپراکتور او را درمان میکرده است.
2.The chiropractor recommended hot baths between treatments.
2. کایروپراکتور پیشنهاد حمام آب گرم بین جلسات درمانی را داد.
3.The chiropractor tried to relieve the pain by manipulating the spinal column.
3. کایروپراکتور سعی داشت با ماساژ ستون فقرات، درد را تسکین دهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
chiropractic
chiropodist
chips
chipped
chipmunk
chirp
chirpy
chisel
chit
chitchat
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان