Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جیک جیک کردن (پرندگان)
2 . جیکجیک
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to chirp
/ʧɜrp/
فعل ناگذر
[گذشته: chirped]
[گذشته: chirped]
[گذشته کامل: chirped]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
جیک جیک کردن (پرندگان)
جیرجیر کردن (جیرجیرک و ...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جیکجیک
1.Outside, the crickets chirped monotonously.
1. در بیرون، جیرجیرک ها بطور یکنواخت جیرجیر می کردند.
[اسم]
chirp
/ʧɜrp/
قابل شمارش
2
جیکجیک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جیکجیک
تصاویر
کلمات نزدیک
chiropractor
chiropractic
chiropodist
chips
chipped
chirpy
chisel
chit
chitchat
chiton
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان