[فعل]

to chirp

/ʧɜrp/
فعل ناگذر
[گذشته: chirped] [گذشته: chirped] [گذشته کامل: chirped]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جیک جیک کردن (پرندگان) جیرجیر کردن (جیرجیرک و ...)

معادل ها در دیکشنری فارسی: جیک‌جیک
  • 1.Outside, the crickets chirped monotonously.
    1. در بیرون، جیرجیرک ها بطور یکنواخت جیرجیر می کردند.
[اسم]

chirp

/ʧɜrp/
قابل شمارش

2 جیک‌جیک

معادل ها در دیکشنری فارسی: جیک‌جیک
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان