[اسم]

clam

/klæm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 صدف خوراکی صدف دوکفه‌ای

fried clams
صدف‌های خوراکی سرخ‌شده

2 دلار

informal old use
  • 1.He stole fifty clams from me.
    1. او پنجاه دلار از من دزدید.
توضیحاتی در رابطه با clam
واژه clam در مفهوم دلار، دیگر رایج نیست و تنها در فیلم‌های گانگستری قدیمی شنیده می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان