Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . صدف خوراکی
2 . دلار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
clam
/klæm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
صدف خوراکی
صدف دوکفهای
fried clams
صدفهای خوراکی سرخشده
2
دلار
informal
old use
1.He stole fifty clams from me.
1. او پنجاه دلار از من دزدید.
توضیحاتی در رابطه با clam
واژه clam در مفهوم دلار، دیگر رایج نیست و تنها در فیلمهای گانگستری قدیمی شنیده میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
claim
clabber
civilly
civilized
civilian garb
clam chowder
clam up
clamant
clamber
clamorous
کلمات نزدیک
clairvoyant
clairvoyance
claire
claimant
claim back
clam up
clambake
clamber
clammy
clamor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان