Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پرتگاه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
cliff
/klɪf/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرتگاه
صخره بلند و پرشیب (بهخصوص کنار دریا)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پرتگاه
صخره
مترادف و متضاد
precipice
ridge
rock face
1.Keep away from the edge of the cliff - you might fall.
1. از لبه پرتگاه دور بمانید؛ ممکن است بیفتید.
the cliff's edge
لبه پرتگاه
تصاویر
کلمات نزدیک
clientele
client
clickstream
clickjacking
clicker
cliffhanger
clifford
clifton
climactic
climate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان