Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . در نزدیکی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
close by
/kloʊs baɪ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
در نزدیکی
در این حوالی، نزدیک
مترادف و متضاد
near
far away
1.Her father lives close by.
1. پدرش در نزدیکی زندگی میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
close
cloning
clone
cloistered
cloister
close call
close down
close friends
close off
close out
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان