Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . صمیمی ترین دوست
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
closest friend
/ˈkloʊsəst frɛnd/
قابل شمارش
1
صمیمی ترین دوست
نزدیکترین دوست
1.She was my closest friend.
1. او صمیمی ترین دوست بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
closer
closeness
closely
closed-circuit television
closed syllable
closet
closeted
closing
closing date
closing moments
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان