Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پول روی هم گذاشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to club together
/klʌb təˈgɛðər/
فعل ناگذر
[گذشته: clubbed together]
[گذشته: clubbed together]
[گذشته کامل: clubbed together]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پول روی هم گذاشتن
دنگی حساب کردن
1.If we club together, we'll be able to get her the complete dinner set.
1. اگر پول روی هم بگذاریم، میتوانیم سرویس کامل ظروف غذا را بخریم.
2.We clubbed together to buy them a new television.
2. ما پول روی هم گذاشتیم تا برای آنها یک تلویزیون جدید بخریم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
club sofa
club sandwich
club
clown around
clown
clubbing
clubhouse
clue in
clump
clumsily
کلمات نزدیک
sweet fuck all
mercy fuck
clog up
fuck-up
fuckhouse
clusterfuck
fuck freak
fuck me
fuck off
come up against
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان