Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . درهم ریخته
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
cluttered
/ˈklʌtərd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more cluttered]
[حالت عالی: most cluttered]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
درهم ریخته
شلوغ، بی نظم
1.A cluttered desk
1. یک میز درهم ریخته
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
clutter up
clutch pedal
clutch bag
clutch
clustering
cmc
cmyk
co-parent
coach
coach dog
کلمات نزدیک
clutter
clutch
clustered
cluster bomb
cluster
clyde
clydesdale
cm
cmc
cms
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان