[عبارت]

come into view

/kʌm ˈɪntu vju/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پدیدار شدن دیده شدن، نمایان شدن

  • 1.After two hours at sea, the island came into view.
    1. بعد از دو ساعت در دریا بودن، جزیره دیده شد.
  • 2.The ship at last came into view.
    2. بالاخره کشتی پدیدار شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان