[عبارت]

come into contact with

/kʌm ˈɪntu ˈkɑnˌtækt wɪð/

1 روبه‌رو شدن با مواجه شدن با، برخوردن به

  • 1.I'd never come into contact with this theory before.
    1. هرگز قبلاً با این نظریه روبه‌رو نشده بودم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان