[فعل]

to computerize

/kəmˈpjuːtəraɪz/
فعل گذرا
[گذشته: computerized] [گذشته: computerized] [گذشته کامل: computerized]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مجهز به کامپیوتر کردن

  • 1.The factory has been fully computerized.
    1. (این) کارخانه کاملاً مجهز به کامپیوتر شده‌است.

2 در کامپیوتر ذخیره کردن

  • 1.The firm has computerized its records.
    1. (این) شرکت سوابقش را در کامپیوتر ذخیره کرده‌است.
computerized databases
پایگاه داده‌های ذخیره‌شده (در کامپیوتر)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان