[قید]

conclusively

/kənˈklusɪvli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به طور قطعی قاطعانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: قاطعانه
  • 1.He conclusively establishes a relationship between the two phenomena.
    1. او قاطعانه رابطه‌ای را بین این دو پدیده ثابت می‌کند.
  • 2.the theory was conclusively proved.
    2. این نظریه به طور قطعی به اثبات رسید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان