Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اجتماع (کلیسا)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
congregation
/ˌkɑŋgrəˈgeɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اجتماع (کلیسا)
دسته، گروه
مترادف و متضاد
gathering
parish
1.large congregations of birds
1. دسته های بزرگی از پرندگان
2.The priest told the congregation that he would be retiring.
2. کشیش به اجتماع کلیسا [اعضای کلیسا] گفت که او بازنشسته خواهد شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
congregate
congratulations
congratulation
congratulate someone warmly
congratulate
congregational prayer
congress
congressional
congressman
congruence
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان