Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کارشناس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
connoisseur
/ˌkɑːnəˈsɜːr/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کارشناس
متخصص، خبره
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اهل
خبره
کارشناس
مترادف و متضاد
expert
specialist
1.a connoisseur of Italian painting
1. کارشناس نقاشی های ایتالیایی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
connection
connected
connect
conkers
conk
conoid
conquest
conscience-stricken
conscientious
conscious
کلمات نزدیک
connive
connivance
connie
connery
connector
connotation
connote
connubial
conquer
conquered
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان