[فعل]

to control

/kənˈtroʊl/
فعل گذرا
[گذشته: controlled] [گذشته: controlled] [گذشته کامل: controlled]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کنترل کردن مهار کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: مهار کردن کنترل کردن
مترادف و متضاد be in charge of check limit restrain
to control somebody/something
کسی/چیزی را کنترل کردن [مهار کردن]
  • 1. Fire fighters struggled to control the blaze.
    1. آتش‌نشان‌ها تلاش کردند آتش را مهار کنند.
  • 2. If you can't control your dog, put it on a leash!
    2. اگر نمی‌توانی سگت را کنترل کنی، به آن قلاده ببند!
  • 3. No attempt was made to control the spread of the disease.
    3. هیچ تلاشی برای کنترل شیوع آن بیماری انجام نشد.
  • 4. You have to learn to control your temper.
    4. شما باید یاد بگیرید که خشم‌تان را مهار کنید.

2 تحت‌فرمان درآوردن تحت‌سلطه درآوردن

مترادف و متضاد authority over
to be controlled by something/somebody
تحت‌فرمان چیزی/کسی بودن
  • The whole area is controlled by rebel forces.
    تمام (این) منطقه تحت‌فرمان نیروهای شورشی است.
[اسم]

control

/kənˈtroʊl/
قابل شمارش

3 کنترل مهار، تسلط

معادل ها در دیکشنری فارسی: بازبینی نظارت مهار کنترل
control of somebody/something
کنترل کسی/چیزی
  • He lost control of the vehicle.
    او کنترل وسیله نقلیه را از دست داد.
control over somebody/something
کنترل بر کسی/چیزی
  • She doesn't have any control over that child.
    او هیچ کنترلی بر آن کودک ندارد.
to be in control of something
چیزی را تحت کنترل داشتن
  • The police are in control of the situation.
    پلیس وضعیت را تحت کنترل دارد.
to gain/have control of something
کنترل چیزی را به دست آوردن/داشتن
  • The party is expecting to gain control of the council in the next election.
    حزب انتظار دارد که کنترل شورا را در انتخابات بعدی به دست آورد.
to lose control of something
کنترل چیزی را از دست دادن
  • The Democrats will probably lose control of Congress.
    دمکرات‌ها احتمالا کنترل کنگره را از دست خواهند داد.
to take control of something
کنترل چیزی را به دست گرفتن
  • A military junta took control of the country.
    یک گروه نظامی کنترل کشور را به دست گرفت.

4 کنترل (تلویزیون و غیره) دکمه

control panel
صفحه کنترل
volume control
دکمه صدا
  • Where's the volume control on your stereo?
    دکمه صدای روی دستگاه صوتی‌ات کجاست؟

5 کلید کنترل (کیبورد کامپیوتر)

مترادف و متضاد control key
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان