[اسم]

contrivance

/kənˈtraɪvəns/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ابزارآلات ابزار پیشرفته

formal
  • 1.His workshop was full of mechanical contrivances.
    1. کارگاه او پر از ابزارآلات مکانیکی بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان