[اسم]

conversion

/kənˈvɜrʒən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تغییر تبدیل

معادل ها در دیکشنری فارسی: تبدیل تغییر
  • 1.No conversion from analogue to digital data is needed.
    1. هیچ نیازی به تبدیل دیتای آنالوگ به دیجیتال نیست.
  • 2.Their main business is the conversion of farm buildings into family homes.
    2. کسب‌وکار اصلی آنها تبدیل ساختمان‌های مزرعه به خانه‌های مسکونی است.
the conversion of food into body tissues
تبدیل غذا [مواد غذایی] به بافت‌های بدن

2 تغییر مذهب

  • 1.His conversion was not acceptable to his parents.
    1. تغییر مذهب او برای والدینش قابل پذیرش نبود.

3 کانورژن (راگبی) راهی برای کسب امتیاز بیشتر پس از تاچ داون

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان