[فعل]

to converse

/kənˈvɜrs/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: conversed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 گفتگو کردن صحبت کردن

  • 1.they began to converse amicably.
    1. آنها به صورت دوستانه شروع به گفتگو کردند [آنها به طور دوستانه گفتگو کردند].
[اسم]

converse

/ˈkɑnvɜrs/
غیرقابل شمارش

2 مخالف عکس، خلاف

  • 1.the converse is true.
    1. مخالف آن صحیح است [خلاف آن حقیقت دارد].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان