Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خوشمشرب
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
convivial
/kənˈvɪviəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more convivial]
[حالت عالی: most convivial]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خوشمشرب
گرم و صمیمی، شاد، معاشرتی
مترادف و متضاد
friendly
sociable
1.a convivial atmosphere
1. جوی گرم و صمیمی
2.We passed a convivial evening at the McCabes’ house.
2. ما شبی شاد را در خانهی "مک کیبز" گذراندیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
convincingly
convincing
convinced
convince
conviction
conviviality
convocation
convoluted
convolution
convoy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان