[صفت]

convinced

/kənˈvɪnst/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more convinced] [حالت عالی: most convinced]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 متقاعد مطمئن

معادل ها در دیکشنری فارسی: مجاب متقاعد قانع
مترادف و متضاد unconvinced
  • 1.I'm convinced (that) she is lying.
    1. من متقاعد (مطمئن) هستم (که) او دروغ می‌گوید.
  • 2.My boyfriend says I'd enjoy a hiking vacation, but I'm not convinced.
    2. دوست پسرم می‌گوید من از تعطیلات کوهنوردی لذت خواهد برد، ولی من مطمئن نیستم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان