Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . هماهنگ کننده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
coordinator
/koʊˈɔrdəˌneɪtər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هماهنگ کننده
1.A project coordinator
1. هماهنگ کننده پروژه
تصاویر
کلمات نزدیک
coordination
coordinates
coordinated
coordinate
cooperative
coot
cootie
cop
cop out
cop-out
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان