[اسم]

courtesy

/ˈkɜrt̬.ə.si/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ادب و احترام

معادل ها در دیکشنری فارسی: ادب
  • 1.The hotel staff must treat guests with courtesy at all times.
    1. کارکنان هتل باید همیشه با مهمانان با ادب و احترام رفتار کنند.
[صفت]

courtesy

/ˈkɜrt̬.ə.si/
غیرقابل مقایسه

2 رایگان مجانی، بدون هزینه

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان