Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گرفتگی (عضله)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
cramp
/kræmp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گرفتگی (عضله)
انقباض ماهیچه (در اثر خستگی یا کشیدگی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دلپیچه
قولنج
1.to get a cramp in your leg
1. گرفتگی عضله پا [گرفتن عضله پا]
تصاویر
کلمات نزدیک
crammed
cram
craig
craggy
crag
cramped
cramped bedroom
crampons
cranberry
cranberry sauce
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان