Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . موجود
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
creature
/ˈkriː.tʃər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
موجود
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آفریده
موجود
مخلوق
مترادف و متضاد
animal
living thing
organism
1.Blue whales are the largest living creatures.
1. نهنگهای آبی بزرگترین موجودات زنده هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
creator
creativity
creativeness
creatively
creative writing
credence
credentials
credibility
credible
credit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان