[فعل]

to cross off

/krɔs ɔf/
فعل گذرا
[گذشته: cross off] [گذشته: cross off] [گذشته کامل: cross off]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خط زدن حذف کردن

  • 1.Sarah will be out of town, so you can cross her name off the guest list.
    1. سارا خارج از شهر خواهد بود، بنابراین می توانی اسم او را از فهرست مهمان ها خط بزنی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان